کد مطلب:193003 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

حق مؤمن بر مؤمن چیست؟
1- معلی بن خنیس گوید: از امام صادق - علیه السلام - درباره ی حق مؤمن پرسیدم.

فرمود: هفتاد حق است كه جز هفت حق را به تو نمی گویم، زیرا به تو مهربانم، و می ترسم تحمل نكنی.

عرض كردم: بلی؛ ان شاء الله.

فرمود: تو سیر نباشی و او گرسنه، و پوشیده نباشی، و او برهنه، و راهنمای او باشی، (و برای او مانند) پیراهنی (باشی) كه می پوشد (از لباس كهنه شما نباشد) و زبان گویای او باشی و برای او بخواهی آنچه را برای خود می خواهی، و اگر كنیزی داری او را بفرستی تا فرش و بسترش را مرتب كند، و در شب و روز در حوائج او كوشا باشی. پس چون چنین كردی ولایت خود را به ولایت ما رسانیده ای و ولایت ما را به ولایت خدای عزوجل. [1] .

2- معلی بن خنیس گوید: به امام صادق - علیه السلام - گفتم: حق مؤمن بر مؤمن چیست؟

حضرت فرمودند: هفت حق است كه همگی واجبند، هر كسی با آن مخالفت كند از ولایت خدا خارج شده، و طاعت او را ترك كرده است، و خداوند به او كاری ندارد.

گفتم: فدایت شوم؛ آنها را بیان فرمائید كه كدامند؟

حضرت فرمودند: ای معلی؛ من می ترسم نتوانی آنها را انجام دهی، و حفظ كنی، می ترسم بدانی و عمل نكنی.



[ صفحه 87]



گفتم: لا حول و لا قوة الا بالله.(یعنی از خدا مدد می گیرم).

حضرت فرمودند: ساده ترین آن حقها اینكه دوست بداری از برای او آنچه خود از برای خود دوست داری، و كراهت بداری از برای او آنچه از برای خود كراهت داری.

حق دوم: اینكه در برآوردن حاجت او سعی كنی، و رضایت او را خواهان باشی، و با كلام او مخالفت نكنی.

حق سوم: اینكه با جان و مال و دست و پا و زبان خود به او رسیدگی كنی.

حق چهارم: اینكه چشم و دلیل و آیینه و لباس (و حافظ اسرار) او باشی.

حق پنجم: اینكه نكند سیر باشی و او گرسنه بماند، و تو بپوشی و او عریان باشد، و تو سیراب شوی و او تشنه باشد.

حق ششم: اینكه اگر تو همسر یا خادمی داشته باشی و دوستت نه همسر و نه خادم داشته باشد، خادمت را بفرستی تا پیراهن او را بشوید، و غذای او را بپزد و فراش و بستر او را پهن كند.

تمامی این اعمال چیزی است كه بین تو و او قرار داده شده است.

و حق هفتم: اینكه اگر برای او قسم خوردی به قسمت عمل كنی، و دعوت او را اجابت كنی، و در تشییع جنازه ی او حاضر شوی، و در بیماریش او را عیادت كنی، و بدنت را در برآوردن حاجت او به زحمت و تلاش بیندازی، و او را محتاج نكنی كه به هنگام نیاز از تو درخواست كند. و مبادرت به برآوردن حاجت او كنی.

پس هر گاه این كار را انجام دادی تو ولایت خود را به ولایت او وصل نمودی (یعنی تو ولی او و او ولی تو باشد) و ولایت او را به ولایت خدا وصل نمودی (یعنی هر دو داخل ولایت خدا شدید). [2] .

3- ابو المأمون حارثی گوید: به امام صادق - علیه السلام - عرض كردم: حق مؤمن بر مؤمن چیست؟



[ صفحه 88]



فرمود: از جمله حق مؤمن به گردن مؤمن.

دوستی قلبی او است.

ومواسات مالی او.

و اینكه به جای او از خانواده اش سرپرستی كند.

و علیه ستمگرش از او یاری كند.

و چون در میان مسلمین نصیبی داشته و غائب باشد، نصیب او را برایش دریافت كند.

و چون بمیرد قبرش را زیارت كند.

و به او ستم نكند.

و به او غش و تقلب نكند.

و خیانت نورزد.

و رسوایش نكند.

و تكذیبش ننماید.

و به او اف نگوید.

و اگر بر او اف بگوید، پس بین آن دو ولایت و دوستی نمی ماند.

و اگر یكی از آن دو به همدیگر بگوید: تو دشمن منی، یكی از آن دو كافر شوند.

و چون متهمش سازد ایمان در دلش آب شود همچون نمك كه در آب حل می شود. [3] .

4- مفضل گوید: از امام صادق - علیه السلام - سؤال شده: كمترین حق مؤمن بر برادرش چیست؟

حضرت پاسخ دادند: اینكه چیزی را كه او به آن نیازمندتر است به خود اختصاص ندهد. [4] .



[ صفحه 89]




[1] اصول كافي: ج 3 ص 252 ح 14.

[2] الخصال: ج 2 ص 6، بحارالأنوار: ج 71 ص 224 ح 12.

[3] اصول كافي: ج 3 ص 248 ح 7.

[4] الخصال: ج 1 ص 7 و 8، بحارالأنوار: ج 71 ص 391 ح 4.